ایالات متحده کمک های نظامی خود رابه واسطه های سوری متوقف کرد
ترجمه توسط حمید محوی ترجمه توسط حمید محوی

نوشتۀ کیت جونز Keith Jones مرکز مطالعات جهانی سازی، 16 دسامبر 2013 منطقه : خاورمیانه و آفریقای شمالی مضمون : جنگ ایالات متحده ناتو تحلیل : سوریه http://www.mondialisation.ca/les-etats-unis-suspendent-laide-militaire-a-leurs-intermediaires-syriens/5361730 ایالات متحده و بریتانیا کمک های نظامی خود را به شورای عالی نظامی ارتش آزاد سوریه متوقف کردند، یعنی نیروی رابط آنها برای مسلح سازی شورشیانی که مورد پشتیبانی امپریالیست ها بودند و طرح امپریالیستی را برای سرنگونی سازی دولت سوریه و ریاست جمهوری بشار الاسد پی گیری می کردند. کمک های نظامی در وضعیتی به حالت تعلیق درآمد که ارتش آزاد سوریه منطقۀ تحت کنترل خود را در مرز ترکیه طی منازعات داخلی در مقابله با شورشیان اسلامگرا از دست داد. لازم به یادآوری است که این شورشیان اسلامگرا از سوی عربستان سعودی پشتیبانی می شدند و تا اینجا متحد ارتش آزاد سوریه بودند. 6 دسامبر، مبارزان جبهۀ اسلامی، اتحادیۀ جدیدی که از سلفی گرایان و دیگر شبهه نظامیان اصول گرای سنی مذهب تشکیل شده، به قرارگاه های ارتش آزاد سوریه در شهر مرزی اطمه حمله کردند از جمله به مرکز فرماندهی نظامی برای شمال سوریه و چندین انبار حاوی تجهیزات نظامی. این تجهیزات شامل تانک های تهاجمی و سلاح هائی بود که ایالات متحده و بریتانیا فرستاده برایشان تدارک دیده بودند، مانند خودروهای چابک برای مناطق کوهستانی و تجهیزات اطلاعاتی. جبهۀ اسلامی در عین حال کنترل ساختمان گمرکات باب الهوی را نیز تصرف کرد که تا پیش از این در مرز با ترکیه در اختیار ارتش آزاد سوریه بود. اگر به گزارش رسانه ها باور داشته باشیم، تلفات ناچیز بوده و مبارزان ارتش آزاد سوریه یا تسلیم شده اند و یا در مقابل نیروی برتر جبهۀ اسلامی گریخته اند. خود فرماندۀ ارشد ارتش آزاد سوریه، ژنرال سلیم ادریس به ترکیه گریخت و از آنجا به قطر پناهنده شد. ارتش آزاد سوریه به مبارزان جبهۀ اسلامی در پایگاه هایش پناه داد تا برای واپس زدن حملۀ فرضی که شایعه شده بود که گوئی از سوی دولت اسلامی عراق و شام انجام خواهد گرفت، از آنها استفاده کند. در واقع، جبهۀ اسلامی از این فرصت برای تسخیر این پایگاه ها استفاده کرد. پس از شکست های متعدد نظامی و فرار بسیاری از مبارزان در شمال شرقی سوریه که متعاقبا به مبارزان شبهه نظامی شبکۀ القاعده پیوستند، شکست تحقیر آمیز ارتش آزاد سوریه در اطمه اطمینان حامیان آن را در واشینگتن، لندن و پاریس متزلزل ساخت. اگر ارتش آزاد سوریه نقش بیش از پیش نازلی در محل به عهده داشت، در گردهمآئی سیاسی که توسط ایالات متحده سازماندهی شد شرکت داشت، از سوی دیگر شورای ملی سوریه نقش اساسی در تلاش های بی شرمانۀ ایالات متحده و اتحادیۀ اروپا به عهده داشت و بر آن بود که به خواست آنها برای تغییر رژیم در دمشق ظاهری میانه رو از خود نشان دهد. واشینگتن و هم پیمانان اروپائی اش بر آن بودند که ارتش آزاد سوریه را در جلوی صحنه به نمایش بگذارند، و از آن به عنوان پایگاه برای تدارکات و تجهیز نظامی شبهه نظامیان اسلامگرا استفاده کنند. فروپاشی ارتش آزاد سوریه در وضعیتی به وقوع می پیوندد که دولت اوباما، نخبگان سیاست آمریکا و جامعۀ نظامی و سرویس های اطلاعاتی قویا دچار تردید و چند دستگی در مورد سیاستی است که امپریالیسم آمریکا باید در سوریه انتخاب کند. بدون پشتیبانی مردمی، شورشیانی که توسط ایالات متحده و عربستان سعودی بیش از پیش به اسلامگرایان سنی وابسته می شوند، به انضمام هزاران مبارز خارجی که موضع گیری قویا جانبدارانه و متعصب و شقاوتهای ناشی از آن باز هم بیشتر موجب بی اعتباری شورشیان شده است. شورشیان با وجود این که قادر به سرنگون سازی اسد نبوده اند ولی سراسر سوریه را به ویرانه تبدیل کرده اند و بیش از 100 هزار نفر را به قتل رسانده و بیش از 7 میلیون شهروند سوری را از خانه هایشان رانده و به آورگی و پناهنده شدن به کشورهای همسایه محکوم کرده اند، و علاوه بر این در سراسر خاورمیانه به تنش شیعه سنی دامن زده اند و برای القاعده این فرصت را فراهم ساختند تا در شمال و شرق سوریه پایگاه های های معتبری ایجاد کنند. در گذشته ایالات متحده بیشتر تمایل داشت با القاعده متحد شود. در واقع، ایالات متحده از مداخلات آنها در اردوی سرنگون سازی اسد استقبال کردند، همان گونه که از آنها در جنگ ناتو علیه لیبی استفاده کردند. ولی در واشینگتن بیش از پیش بخاطر آزادی های زیاد و تبلیغات پیرامون نفوذ آنها از سوریه به سوی عراق ابراز نگرانی می کنند زیرا ممکن است موجب اضمحلال ساختارهای سیاسی شکننده و قوم گرائی شود که ایالات متحده در پایان اردوی نظامی خونبار سال 2007 و 2008 ایجاد کرد. طی هفته های اخیر تعداد بسیاری گزارش منتشر شد که دربارۀ پیشبینی ایالات متحده و هم پیمانانش برای اقدام علیه القاعده در سوریه و عراق مطالبی نوشته بود، اگر چه هم زمان در جستجوی گسترش شبهه نظامیان اسلامگرای دیگری در سوریه هستند تا فشار نظامی روی رژیم اسد را حفظ کنند. اختلاف در بطن دولت اوباما و نخبگان آمریکائی طی مقاله ای توسط سیمور هرش بیش از پیش آشکار گردید که دروغ هائی که بنا بود در پایان ماه اوت و آغاز ماه سپتامبر برای دولت بهانۀ کافی برای حملۀ نظامی علیه سوریه را فراهم سازد، با فاصلۀ بسیار ناچیزی خنثی گردید. با تکیه به افشاگری هائی که از درون دستگاه امنیت ملی صورت گرفت، هرش نشان داد که نه تنها ایالات متحده هیچ مدرکی مبنی بر این که رژیم اسد عامل حمله با گاز سرین بوده در دست ندارد، بلکه با آگاهی به این امر که دست کم یکی از گروه های وابسته به شبکۀ القاعده، جبهۀ النصرت مقادیر زیادی گاز سرین در اختیار دارد، به شکلی جلوه دادند که گوئی از این موضوع بی خبر هستند. در آخرین لحظه ها، دولت اوباما از اجرای طرح عملیات نظامی که علیه سوریه تدارک دیده بود خودداری نمود و سپس مذاکرات رسمی اش را با ایران آغاز کرد، ایران یعنی متحد اصلی سوریه در منطقه و ایران یعنی یکی از اهداف اصلی در جنگ علیه سوریه که توسط اسلامگرایان و به حساب ایالات متحده صورت گرفت. با رژیم ایران که زیر فشار تحریم های اقتصادی ایالات متحده و اتحادیۀ اروپا به سر می برد، واشینگتن بر اساس محاسباتش می خواهد تهران را در راستای منافع خودش جذب کند و با آزاد سازی امکانات سیاسی و نظامی مواضع خود را در رویاروئی با قدرتمندترین رقبایش یعنی چین و روسیه تقویت کند. رژیم بورژوای ایران نیز به سهم خود برای همکاری با ایالات متحده اعلام آمادگی کرده است، و بی صبرانه منتظر است که به شرکت های فرامرزی آمریکائی و اروپائی برای بهره برداری از منابع نفت و گاز ایران امتیاز بدهد و علاوه بر این ابراز تمایل کرده است که برای ا یجاد ثبات در خاورمیانه، از افغانستان تا لبنان با ایالات متحده همکاری خواهد کرد. اکنون واشینگتن از تهران درخواست کرده است که در ماه آینده در گردهمآئی ایالات متحده و روسیه برای دست یابی به «توافق سیاسی» و برای پایان بخشیدن به جنگ در سوریه شرکت کند. هدف ایالات متحده فشار آوردن به طرف مذاکره کننده است تا رژیم اسد را برای کناره گیری از قدرت قانع ساخته و به ایجاد دولت موقت آری بگوید، و نیمی از آن نیز به «شورشیانی» تعلق داشته باشد که از حمایت امپریالیست ها برخوردار بودند. در عین حال ایالات متحده در پی حفظ فشار نظامی روی دمشق است. پیش از رویدادهای هفتۀ گذشته در اطمه، مقامات دولت اوباما بر آن بودند تا جبهۀ اسلامی را متقاعد سازند که به شکل یک هیئت نمایندگانی در این گردهمآئی بین المللی شرکت نماید. با آگاهی به این امر که بخش مهمی از جبهۀ اسلامی رسما با جبهۀ النصرت از دامنه های شبکۀ القاعده همکاری داشته است. دولت اوباما به حملۀ جبهۀ اسلامی علیه ارتش آزاد سوریه که نقش واسطه را برای ایالات متحده به عهده داشت به این شکل پاسخ گفت که می خواهد مناسبات خود را با جبهه حفظ کند. سخنگوی وزارت امور خارجۀ یان پساکی اعلام کرد که واشینگتن مطمئنا نگران رویدادهای اطمه است. ولی در مورد مفهوم چنین رویدادهائی و نتایج آن در دراز مدت، در حال حاضر برای انتشار عومی بیانیه آمادگی ندارد. ارتش آزاد سوریه بی صبرانه خواهان تمدید مناسبات خود با جبهۀ اسلامی است. لؤی المقداد، سخنگوی شورای عالی نظامی ارتش آزاد سوریه برخورد بین ارتش آزاد سوریه و جبهۀ اسلامی را به عنوان «سوء تفاهم بین برادران» تلقی کرد و در ادامۀ بیانیه اش اظهار داشت که «ما از همه استقبال می کنیم، زمان آن فرا رسیده است که علیه رژیم سوریه متحد شویم.» لؤی المقداد سخنگوی شورای عالی نظامی ارتش آزاد سوریه تا چه اندازه جبهۀ اسلامی همکاری با ارتش آزاد سوریه را خواهد پذیرفت، این پرسشی است که به شکل باز و بی پاسخ باقی می ماند، حتی اگر ارتش آزاد سوریه خواست های جبهۀ اسلامی را بپذیرد و بخش مهمی از کنترل را در بطن شورای عالی نظامی را به آنها واگذار کند. وقتی طی 22 نوامبر جبهۀ اسلامی متشکل شد، در آن دوران شورای ملی سوریه را نفی کرد و تأکید داشت که هدف آنها در سوریه ایجاد حاکمیت سنی بر اساس شریعت است. علاوه بر این تشکل جبهۀ اسلامی به روشنی مورد حمایت عربستان سعودی بود و حتی می توانیم بگوئیم که توسط این کشور سازماندهی شده بود. رژیم سلطنتی سعودی قویا علیه رویکردهای جدید واشینگتن در رابطه با تهران مخالفت کرد و دولت اوباما را متهم کرد که می خواهد از اردوی تغییر رژیم در دمشق خارج شود. واشینگتن و هم پیمانانش در سوریه مرتکب جنایت بزرگی شدند، زیرا برای تغییر رژیمی که آن را مانع حاکمیت افسارگسیختۀ خود در مهمترین منطقۀ صادر کنندۀ نفت در جهان می دانستند، ارتجاعی ترین نیروها را بسیج کرده و آنها را از کمک های نظامی برخوردار ساختند. بر این اساس این نیروهای ارتجاعی به ویژه از سوی چپ نماها و مانند حزب سوسیالیست کارگری بریتانیا (تروتسکیست)، حزب نوین ضد امپریالیستی فرانسه و سازمان آمریکائی سوسیالیست بین المللی مورد پشتیبانی قرار گرفتند. کار این چپ نماها تکرار تبلیغات امپریالیستی بود و شورشیان اسلامگرای سنی که ساخته و پرداختۀ ایالات متحده و عربستان سعودی بود را بجای «انقلاب» به اذهان عمومی تحمیل کردند. Article original, WSWS, paru le 13 décembre 2013
December 22nd, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی